زمانی که صحبت از شبکههای ماهوارهای و نقش آنها در به انحراف کشیدن جوانان میشود، باید این نکته را در خاطر داشت که دشمن بعد از اینکه نتوانست در جنگ نظامی بر ما پیروز شود با بهره جستن از تکنولوژیهای نوین، از جمله ماهواره قصد دارد فرهنگ ما را به چالش بکشد.
یکی از اقشار هدف زنان و دختران جواناند که با دیدن فیلمها و سریالهای پخش شده از شبکههای ماهوارهای و بخصوص شبکههای فارسی زبان و با حس همذاتپنداری با بازیگران و هنرپیشگان این فیلمها، به تقلید از نوع پوشش و آرایش آنان، سعی در هرچه شبیهتر کردن خود با این افراد دارند.
اغلب سریالهای به ظاهر خانوادگی این شبکهها حاوی داستانهایی از عشقها و روابط نامتعارفی است که بیننده را بعد از مدتی به طور غیر ارادی و ناخودآگاه وادار به همسانسازی با زندگی واقعی و شخصیاش میکند. موضوعی که گسترش آن در سالیان نه چندان دور باعث بروز بیگانگی و شکاف فرهنگی در کشور خواهد شد.
همچنین به غیر از این مباحث مطرح شده درباره مضرات اجتماعی که برنامهها و سریالهای شبکههای ماهوارهای به همراه دارند، تبلیغات داروها و لوازم آرایشی در این شبکهها هم زاویه دیگری از مضرات این شبکهها برای مخاطبانشان و بخصوص زنان و دختران هستند. داروهای چاقی و لاغری، افزایش قد، ترک اعتیاد و همچنین انواع لوازم آرایشی وبهداشتی همه روزه در این شبکهها با شدت هرچه تمامتر تبلیغ میشوند و مخاطبان را تشویق به مصرف میکنند. کالاهایی که به دلیل نداشتن نشانی فروشنده و اینکه تنها با یک شماره تلفن همراه شناخته میشوند و توسط پیک به خریدار تحویل داده میشوند و در صورت ایجاد مشکل برای مصرف کنندگان، قابل پیگیری قانونی نیستند. مشکلات و عوارض وخیمی که گاهی باعث بروز خسارات غیرقابل جبران برای سلامتی افراد مصرف کننده می شود.
با در نظر گرفتن موارد بالا که تنها گوشهای از مضرات استفاده از برنامههای شبکههای ماهوارهای، برای عموم مخاطبان و به طورخاص برای گروه زنان و دختران جوان که هدف این برنامهها هستند، باید به این پرسش جواب داد که آیا تنها با پارازیت انداختن برروی امواج ماهوارهها یا با تخریب دیشهای ماهواره، میتوان از گسترش این ناهنجاریها جلوگیری کرد یا باید به فکر راهکارهای دیگری بود؟ زیرا تجربه نشان داده است که راهکارهای ضربتی و قهری نه تنها نتیجه مطلوبی در پی ندارد بلکه باعث گسترش پنهانی هر پدیدهای خواهد شد. راهکارهایی مانند بالا بردن سطح سواد رسانهای و فرهنگی افراد جامعه و البته بالا بردن سطح کیفی برنامههای صداوسیمای کشور تا به آن حد که قادر به رقابت با این کانالها باشد.
صفحه 9
اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان..؛ خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما توی این مملکت آزاد زندگی کنیم!
یه روز یه رشتیه...
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلق شاه تلاش کرد، برای اینکه کسی توی این مملکت ادعای خدایی نکنه؛ اونقدرجنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.
یه روز یه لره...
اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن میشد از شدت عمل احتراز میکرد.
یه روز یه قزوینی یه...
به نام علامه دهخدا ؛از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر به فرد بود و لغت نامهای که نوشته یکی از کاملترین لغت نامههای زبان فارسیه..
یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛حالا دیگه ما برای هم جوک میسازیم، به همدیگه میخندیم!!! و اینجوری شادیم!
این از فرهنگ ایرانی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند!
صفحه 10
این روزها حوزه جنگ و دفاع از انقلاب اسلامی و کشور به عرصههای مجازی کشیده شده و از همین رو بارها مشاهده شده است که سردمداران دول استعمار خبر از وجود بسته یا چمدانهای اینترنت در فضای سایبر برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران میدهند. اگر شما یکی از کاربران پای کار اینترنت باشید شاهد آن هستید که گوگل سرویس جدیدی را به عنوان گوگل پلاس وارد شبکه مجازی کرده است.
به نظر میرسد آمریکا و انگلیس یا به عبارتی گرگ و روباه پیر در میان خود به جمع بندی رسیدهاند که آمریکا با ابزار نرم (مثل اینترنت) و انگلیس با روشهای دیپلماتیک و ابزارهایی چون تارنمای سفارتخانه خود، تهاجمی نرم را علیه جمهوری اسلامی ایران شکل دهند.
گوگل پلاس در واقع سرویسی است که آمریکا برای جبران افت شدید بازدید کاربران فیس بوک تهیه و تدارک دیده و جایگزین پروژه شکست خورده Real Time در گوگل شده است.
در واقع همان گونه که با اعلام رسمی اریک اشمیت، مدیرعامل سابق و رئیس هیئت مدیره فعلی گوگل، پروژه جمعآوری اطلاعات کاربران (که بزرگترین منبع درآمد گوگل محسوب میشود) وارد فاز گستردهتری شد و این مسئله از مدتی پیش در تغییرات بخش پروفایل گوگل بیشتر از سرویسهای دیگر این تارنما قابل مشاهده است.
در ادامه پروژه، سازمان جاسوسی ایالات متحده آمریکا (سیا) در صدد تشکیل پرونده هویتی با محوریت جذب اطلاعات فردی و اجتماعی و استفاده از اعضای بدنه اجتماعی هر جامعه برای «جاسوسیِ باز» برآمد و در حقیقت ضمن جمعآوری اطلاعات شخصی افراد به صورت فرد به فرد از آنها به عنوان یک جاسوس استفاده کرده و با کمک اطلاعات فردی در مواقع خاص اقدام به ایجاد جو اجتماعی مورد نظر خود به قصد تحقق اهداف شیطانی از پیش تعیین شده کرد.
این شبکه نمونهای بزرگ از نقض حقوق اجتماعی و فردی افراد است که با سیستم پیشرفته بکار رفته در آن، سرقت تصاویر و اطلاعات فردی اعضای شبکه از رایانه و تلفن همراه آنان صورت میگیرد که متأسفانه این پدیده در شبکههای اجتماعی آمریکایی به امری طبیعی تبدیل شده است. یکی دیگر از مهمترین کارکردهای این سیستم برای شیطان بزرگ، بسط وگسترش تهاجم فرهنگی و از میان بردن مرزهای حریم خصوصی و حیا در جامعه است که از سالها پیش با ایجاد شبه شبکههای اجتماعی و تشویق افراد به شکستن حریمها پیگیری میشد ولی در این سرویس با قدرت بیشتری دنبال می شود.
صفحه ۱۱